وقتی نگارم آمد آنگه ببار، باران
بنام خداوند بخشاینده مهربان
مهربانِ
مهربانِ
مهربان
در انتظار یارم ، دستی بدار باران
وقتی نگارم آمد آنگه ببار، باران
در زیر نارون ها چشمم به در پریشان
جانم به لب رسیده، از انتظار، باران
در این دیار غربت مردم ز درد و محنت
با یار دارم امشب، قول و قرار، باران
می ترسم او نیاید، سازد تو را بهانه
امشب مبار، بر من، منت گذار باران
از وقت وعده او بگذشته اندکی هم
ز آن رو در التهابم، دیوانه وار، باران
صبر و تحمل من، شهره بود به عالم
هرگز به لب نیارم، شکوه ز یار، باران
مهر و محبتی کن، بر من که چون همایون
در مقدم تو شعری سازم نثار، باران
در انتظار یارم ، دستی بدار باران
وقتی نگارم آمد آنگه ببار، باران
![](http://www.ashoora.biz/weblog/pixel_3988.gif)
Design By Ashoora.ir & Bi simchiمرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ