سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سلام مادرم

سلام مهربانم

 

 

http://s4.picofile.com/file/8168476700/18_890519

نوروز از راه رسیده است مادر، اما بی تو بر ما دیگر هیچ روزی نو نمی شود. فدای لبخندهایت آخر چگونه بی مهر تو عمر به سر کنیم؟

مادرم، سفره هفت سین مان منتظر سمنو های توست، همان که شبی را تا به صبح به پایشان سر میکردی و مدام آیه الکرسی میخواندی.

مادرم، سخت بیمارم  کاش باز هم برایم آیه الکرسی بخوانی.

دلتنگ نوای قرآنت هستم.

مادر جان ، امسال چه کسی باید هنگام تحویل سال قرآن بخواند و فرزندانش را دعا کند؟

میدانم جای تو خوب است اما اینجا من بی تو با غم دوری و دلتنگی تو چه کنم؟

مادرم، هرچند که فرزندان خوبی برایت نبودیم اما میدانیم و یقین داریم که همیشه و همواره

دعا خیرت همراهمان است.

سال نو بر تو هم مبارک .

دعایم کن.

 


+نوشته شده در چهارشنبه 93 اسفند 27ساعت ساعت 11:38 صبحتوسط *سمیه * | نظر
سلام مادرم

 

سپیدی برفی که امروز از آسمان بر سرم فرو میریخت مرا به یاد سپیدی موهایت انداخت.

غمت بیشتر از پیش بر دلم سایه افکند،

دانه های برف نبودت را به رخم می کشد مادر

سال گذشته، در آن روز که برف می بارید،

مهربانی ها و لبخندت خانه امیدمان را گرم و پرنشاط می کرد،

گرمای وجودت بر سرمای برف چیرگی داشت.

مادرم، امسال هم برف آمده،

اما خانه ما بی نهایت سرد است

گرمای حضورت را دیگر نداریم

آرام بخواب مادر


 


+نوشته شده در دوشنبه 93 دی 29ساعت ساعت 12:20 عصرتوسط *سمیه * | نظر
یس میخوانم

سلام مادرم

دلتنگم

دلتنگ لحظاتی که نوای قرآنت در گوش جانمان می پیچید

برایت یس میخوانم

تو هم برای آرامشم دعا کن

 

«إنَّما أمْرُهُ إذا أرادَ شَیئاً اَنْ یقولَ لَهُ کُنْ فَیکُونَ»

 

http://www.beytoote.com/images/stories/religious/re1098.jpg


+نوشته شده در پنج شنبه 93 آذر 20ساعت ساعت 9:2 صبحتوسط *سمیه * | نظر
سلام مادر

سلام مادر

دیروز ، عجیب دلم هوایت را کرده بود. گوشه اتاق کنار عکس تو نشسته بودم و چشم بر تلفن داشتم.

تا صدای زنگش مرا به سوی تو پرواز دهد و طنین مادرانه صدایت در گوش جانم بپیچد.

آخر دیروز اول ماه صفر بود و طبق عادت هرساله ات این روز را به همه فرزندانت یادآوری می کردی

که صدقه فراموشتان نشود، که نماز اول ماه را بخوانید ، که دعای امروز را بخوانید.

آه مادر

دیروز با خود فکر میکردم که این خواب کی به پایان می رسد و من کی بیدار می شوم

کی دوباره برای دیدنت خواهم آمد.

نمیدانم زمان میگذرد یا نه، نمیدانم کی این فراق به پایان می رسد اما کاش هرچه زودتر تمام شود.

مادر سخت دلتنگت هستم

دعایم کن


+نوشته شده در سه شنبه 93 آذر 4ساعت ساعت 10:51 صبحتوسط *سمیه * | نظر
من گمان میکردم رفتنت ممکن نیست

من گمان میکردم رفتنت ممکن نیست

رفتنت ممکن شد باورش ممکن نیست

لطفا کمی منتظر بمانید تا این تصویر نمایش داده شود. با تشکر: نسیم آرامش

چقدر دلم برایت تنگ شده است

چقدر این روزها حس میکنم نبودنت را

چقدر این روزها جای خالی تو پیداست

مادر عزیزم

صدایت به لطافت همیشگی در گوشم می پیچد

و من با هزار جان بی رمق می گویم : جانــم

کاش فقط یکبار دیگر .....

دلم برایت تنگ شده است

صدایم کن

 


+نوشته شده در پنج شنبه 93 آبان 22ساعت ساعت 8:51 صبحتوسط *سمیه * | نظر