شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

* سميه *

+ کشتند وصي مصطفي را / يعقوب دشت کربلا را/ ندارد زائر آن قبر خرابش/ مزار در ميان آفتابش
* سميه *
روزي يكي از خدمتگزارنش عرض كرد: آقا! آيا وقت آن نرسيده است كه شما از گريه باز ايستيد؟ (فهميد كه امام براي عزيزانش مي‌گريد) فرمود: چه مي‌گويي؟! يعقوب يك يوسف بيشتر نداشت، قرآن عواطف او را اين طور تشريح مي‌كند: (و ابيضت عيناه من الحزن.) من در جلوي چشم خودم هجده يوسف را ديدم، كه يكي پس از ديگري بر زمين افتادند.
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top