پيام
+
نقطه ، سر خط اب بابا نا ندارد ..
از بس که دستش پينه بسته نا ندارد

*ابرار*
94/2/31
* سميه *
سارا نمي فهمد چرا در بين ان ها **
بابا که از جنگ امده يک پا ندارد//
بابا هواي سينه اش ابري ست ، سارا ! **
اما کسي در فکر بابا نيست ، سارا ! //
از بس که سرفه کرده ديگر نا ندارد **
اما نميداند دليلش چيست سارا
* سميه *
بابا برايم قصه مي گويي دوباره **
از اسمان از ابر از باران ، ستاره //
از عشق مي گويم برايت خوب سارا **
از مردهاي عاشقي که تکه پاره … //
… سارا کجايي ديکته … خانم پدر رفت **
از پيش ما ديروز تنها ، بي خبر رفت
* سميه *
خانم معلم چشم هايش خيس شد ، بعد **
نقطه ، سرخط عاقبت ، بابا سفر رفت
رزگل
خدا در اين شبهاي مقدس به بركت اقا امير المومنين همه جانبازاي شيميايي رو شفا بده انشالله
هيئت مكتب العباس ع
الهم اشفع كل مريض/خدايا همه ي جانبازان را شِفاي عجال عنايت بفرما
* سميه *
انشااله
ساقي رضوان
چه گلايي ذره ذره وجوشون رو دادن و ما.....
* سميه *
ما هم خوب دارم تلافي ميكنيم ..
مهدي فداي مهدي عج!!
ببخشيد چه طوري ؟ شما هم مي خواهي (دور از جانتان) جانت را تقديم آب،خاك و ناموس كني يا ....؟
ساقي رضوان
؟
* سميه *
؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ساقي رضوان
؟!
* سميه *
يعني چي؟
مهدي فداي مهدي عج!!
.
سعيد عبدلي
@};- الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم@};-
ناموس خدا.
ي سري از همينايي ک نا ندارن آنچنان شارلاتانايي هستن ک بدتر از خودشون فقط خودشون هستن ...
نويد باران
شما مثل اينكه اين شارلاتانها را خيلي ديده اي !! ... يك بار ديگر به عكس نگاه كني بد نيست ...