پيام
+
حسين هيچ ميداني در دلم جا کرده اي *** عرش حق شش گوشه برپا کرده اي
محبان الحسن
89/4/26
* سميه *
درختان را دوست مي دارم
كه به احترام تو قيام كرده اند
و آب را
كه مهر مادر توست،
* سميه *
خون تو شرف را سرخگون كرده است:
شفق ، آينه دار نجابتت,
و فلق محرابي
كه تو در آن نماز صبح شهادت گزارده اي.
* سميه *
در فكر آن گودالم
كه خون تو را مكيده است
هيچ گودالي را چنان رفيع نديده بودم
در حضيض هم مي توان عزيز بود
از گودال بپرس!
مي نوش.
چه عكس زيبايي ..البته اگه سمت چپ بجاي سبز رنگ سرخ آستفاده ميكرد بهتر بود.... سرخي خون رو تداعي ميكرد
اويس.
يا حسين
* سميه *
شمشيري كه بر گلوي تو آمد
هر چيز و همه چيز را
به دو پاره كرد:
هر چه در سوي تو ،حسيني شد
و ديگر سو , يزيدي.
* سميه *
اينک ماييم و سنگ ها
ماييم و آب ها
درختان ، کوهساران، جويباران ، بيشه زاران
که برخي يزيدي
وگرنه حسيني اند
خوني که از گلوي تو تراويد
همه چيز و هرچيز را در کائنات به دوپاره کرد!
در رنگ!
* سميه *
اينک هر چيز ، يا سرخ است
يا حسيني نيست!
* سميه *
سلام . شعر از موسوي گرمارودي بود. خيلي طولانيه كه نميشه همشو گذاشت. ساقيا جون حق با شماست.
مي نوش.
خيلي قشنگ بود...ممنونم
*جواد*
لبيك يا حسين...
* سميه *
خواهش ميكنم ساقيا جان