پيام
+
واي از غريبي عشق و واي از وداع ياران.

.: حسين :.
89/4/24
* سميه *
خدايا!خداوندا!در بارگاهت چه مهماني اي بر پا کرده اي؛ که همگان براي لقايت، منزل به منزل از وراي کاروان، موسي وار، با فرق خونين و پيکر بي سر؛ سينه بر موج وصالت مي کوبند و راهي محفل دلدار مي شوند. نامت شرر به جان زده وعشق تو شراره ساز دل و جان است. مي گويند؛ هر کس جان ببازد، از جان بگذرد، علمدار حسين است.
* سميه *
مي گويند؛ هر کس در راه عشق و عاشقي قدم بگذارد، کشته عشق وعاشقي است. مي گويند؛ لحظه شهادت، لحظه وصال و ملاقات يار دلستان است.
* سميه *
مي گويند؛ شهادت، عاشقانه ترين غزل شکفتن شيدايي است.