پيام
+
پله اي رنگ و رو رفته شده نردبان خدا ...

كوثرانه
89/3/26
* سميه *
آبي تراز آنيم که بيرنگ بميريم..
از شيشه نبوديم که با سنگ بميريم ..
ما آمده بوديم تا مرز رسيدن..
همراه تو فرسنگ به فرسنگ بميريم
* سميه *
ما را بکُش و مُثله کن و خوب بسوزان ..
لايق که نبوديم در اين جنگ بميريم ..
يک جرات پيدا شدن و شعر چکيدن ..
بس بود که با آن غزل آهنگ بميريم
* سميه *
پاي طلب و شوق رسيدن همه حرف است ..
بد خاطره اي نيست اگر لنگ بميريم ..
تقصير کسي نيست که اينگونه غريبيم ..
شايد که خدا خواسته دل تنگ بميريم
* سميه *
فرصت بده اي روح جنون تا غزل بعد ..
در غيرت ما نيست که از سنگ بميريم ..
هرگز نکنم شکوه و ناله نه گلايه ..
الحق که در اين دايره خونرنگ بميريم
* سميه *
امروز دلم عجيب هوايي شده
* سميه *
من كه واقعا شرمنده هستم و در برابر خونشون چيزي برا گفتن ندارم
محبان الحسن
چند پله تا خدا ...