پيام
+
مصيبتي از اين بزرگ تر؟؟

كوثرانه
89/3/22
* سميه *
افلاطون گفت: مصيبتي از اين بزرگ تر چه باشد؟ که جاهلي مرا بستايد و کار من او را پسنديده آيد! ندانم که چه کار جاهلانه کرده ام که او را خوش آمده است!(قابوس نامه)
صادق م
اي داد از بيداد ....
همرنگ دريا
سلام سميه جونم... خوبي؟ خانومي مسنجره من از روز همايش باز نمي شه... دلم برات خيلي تنگ شده بود....
* سميه *
سلاممممممممممم خانم . خوبم مرسي تو خوبي؟؟ منم دلم برات خيلي خيلي تنگ شده بود. حتما تو همايش شلوغ كردي كه اين بلا سرت اومده ها
همرنگ دريا
اره فکر کنم... ديدي اين دبير همايش چه بلاي سرم در اورد:دي... به کسي نگي ها ولي جز اغتشاش گرها بودم :دي
همرنگ دريا
راستي از اين دوست بي معرفت ما مريم چه خبر؟
* سميه *
همون ديگه. كاملا معلومه. اصلا تو رو مي بينم ها ياد اغتشاش ميفتم. نكن دختر ،زشته زشته،
* سميه *
نيدونم. واقعيتش اين روزا بهش زنگ نزدم. يعني فرصت نشده
همرنگ دريا
انقدر بي معرفته که زنگم مي زنيم ديگه اون زنگ نمي زنه... اصفهاني ديگه:دي...من بهش تک زنگ مي زنم:دي... ولي جاي تو ومرمي بريا اغتشاش هاي کاملمون کم بود هاااااااااااااا :دي
همرنگ دريا
انقدر بي معرفته که زنگم مي زنيم ديگه اون زنگ نمي زنه... اصفهاني ديگه:دي...من بهش تک زنگ مي زنم:دي... ولي جاي تو ومريم براي اغتشاش هاي کاملمون کم بود هاااااااااااااا :دي
* سميه *
آخ آخ حيف شد. اگه بوديممممممممم. چي ميشد كلي نقشه كشيده بودم
همرنگ دريا
حيف شد... منم فقط چند تا از دوستام بودن، کم بوديم!!... زياد نشد اغتشاش کنيم...
* سميه *
انشااله سال آينده جبران ميشه اساسي