پيام
+
خدا مي داند ...

توحيدي
89/2/23
* سميه *
کي به پايان برسد درد خدا ميداند ماه ساکن شود و سرد خدا مي داند در سکوت شب هر کوچه اين شهر خراب گم شود ناله شبگرد خدا مي داند مردم شهر همه منتظر يک مردند چه زماني رسد آن مرد خدا ميداند برگها طعمه بي غيرتي پائيزند راز اين مرثيه سرد خدا مي داند خنده غنچه گلها به حقيقت زيباست شايد اين است ره آورد خدا ميداند
* سميه *
سلام. اول اينكه لنگه ظهره. چي چي صبح بخير؟؟ دوم تو ول كن نيستي هااااااااااااااااااااااااا
* سميه *
من ميدونم با تو چيكار كنم