پيام
+
موجيم و وصل ما از خود بريدن است ***
ساحل بهانه اي است، رفتن رسيدن است

* سميه *
88/12/4
* سميه *
ما هيچ نيستيم،جز سايه اي ز خويش *** آيين آيينه ،خود را نديدن است
*::.دکترسارا.::*
خداوند عالميان بهترين نقاش وطراح هست..
♥يک زوج خوشبخت
بيت با معنايي است/فقط يه اظهار نظر ميكنم:انسان تمام مراحل را مي تونه به راحتي طي كنه تا به خدا برسه غير از از خود بريدن كه خيلي مرحله سختيه
* سميه *
مريم جان آيين آيينه خود را نديدن است
♥يک زوج خوشبخت
آيين آيينه خود را نديدن است /افسوس كه روزي هزار بار خود رت در آيينه مينگرم و بر خود ديدم بيشتر ميشود
* سميه *
هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم ***
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
♥يک زوج خوشبخت
ميدمد صبح و کله بست سحاب***
الصبوح الصبوح يا اصحاب
* سميه *
بگذار به بالاي بلند تو ببالم ***
کز تيره ي نيلوفرم و تشنه ي نورم
♥يک زوج خوشبخت
مطلب طاعت و پيمان و صلاح از من مست***
که به پيمانه کشي شهره شدم روز الست
* سميه *
تا شعله در سريم ،پروانه اخگريم ***
شمعيم و اشک ما ،در خود چکيدن است
♥يک زوج خوشبخت
تويي که بر سر خوبان کشوري چون تاج***
سزد اگر همه دلبران دهندت باج
* سميه *
جامت از آن مي كه ميبايد تهي است *** اي دريغ از «تو» اگر چون گل نرقصي با نسيم
♥يک زوج خوشبخت
مطرب عشق عجب ساز و نوايي دارد***
نقش هر نغمه که زد راه به جايي دارد
* سميه *
دل در خيال رفتن و من فكر ماندن *** او پختهي راه است و من خام رسيدن
♥يک زوج خوشبخت
نصيحتي کنمت بشنو و بهانه مگير***
هر آن چه ناصح مشفق بگويدت بپذير
♥يک زوج خوشبخت
رفتم نگو چرا رفتي/هزار كار دارم مگو و مپرس********سين بده*****التماس دعا يا حق
* سميه *
سري سرمست شور و بي قراري *** چو مجنون در هواي ني سواري// به سلامت خانم
* سميه *
نواي ني دواي هر دل تنگ *** شفاي خواب گل، بيماري سنگ
* سميه *
منم ان قصه كه سرگرمي طفلان باشد *** تويي آن نقطه كه صد قصه نهان است در او
*::.دکترسارا.::*
و گر طلب کند انعامي از شما حافظ/
حوالتش به لب يار دلنواز کنيد
* سميه *
دوباره شکفته ست گل از گلم ***
ببين بوي گل مي دهد خنده ام
* سميه *
قلم، تصوير جانگاهي است از دل *** علم، تمثيل کوتاهي است از ني
*::.دکترسارا.::*
يا رب ان شاهوش ماهرخ زهره جبين/
در يکتاي که و گوهر دردانه ي کيست..؟
*::.دکترسارا.::*
ميروي و مژگانت خون خلق ميريزد/
تيز ميروي جانا ترسم فروماني
*::.دکترسارا.::*
هيچ رويي نشود آيينه حجله بخت/
مگر آن روي كه مالند در آن سم سمند
* سميه *
دست از طلب ندارم تا كام من برآيد *** يا تن رسد به جانان يا جان ز تن درآيد
*::.دکترسارا.::*
در چشم پر خمار تو پنهان فسون سحر/
در زلف بيقرار تو پيدا قرار حسن
* سميه *
نبود عجب كه خويشتن از ياد برده ايم *** آري خيال دوست فراموشي آرود
*::.دکترسارا.::*
دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس/
چشم من اندرنگر از مي و ساغر مپرس
* سميه *
سحر نيز با جلوه و شور و شر *** به بستان كشد بال و پر بي خبر
* سميه *
الهي دلي ده هوادار كويت *** كه در آن نباشد به جز آرزويت.// بله سلام
* سميه *
من بينوا كه باشم كه طلب كنم نوايي *** به كدام سو كنم رو، ز كه روي باز دارم
* سميه *
در كشتي اميد به گرداب حيرتم *** ما را مگر نجات دهد ناخداي عشق
* سميه *
روزها فكر من اين است و همه شب سخنم *** كه چرا فارغ از احوال دل خويشتنم
* سميه *
من خارم او يك شاخ گل، من جزئم او هستي كل *** من ساغر او ساقي مل، او ساز امكان من دهل
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
واي چه شوفه هاي قشنگيييييييييي من عاشقه اين رنگمممممممممممممممممممممم خيلي خيلي خيلي قشنگههههه
* سميه *
آره منم اين رنگ رو خيلي دوست دارم آسموني جون
* سميه *
تا روي دل آن سو كنم هر دم به كويش رو كنم *** با درد عشقش خو كنم چون مرغ حق كوكو كنم
كمال-14
تا به ساحل فرياد همه سكوت توست / لب شكسته است ؛؛ناي خموش توست
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
مارا به حال خود بگذريد و بگذريد /از خيل رفتگان بشماريد و بگذريد...
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
انروز كه دلت پيش دلم بود گرو/دامان مرا گرفتي كه نرو/امروز كه دلت به ديگري شد مايل/كفش كج من راست نمودي كه برو
* سميه *
ياد پيمان نيستي پيمانه ام را اورده اي؟ *** شد فراموشت مگر ما بر سر پيمانه ايم
* سميه *
ما خدا جويان كه در ملك شما بيگانه ايم *** گر شما فرزانگي داريد ما ديوانه ايم
* سميه *
من كيم خواب و خيالي و چو نقشي برآب *** عادت است اين كه مرا مي نگري در بدنم
* سميه *
كي به كي چي ميگه بيتا جون؟
* سميه *
نمي دانم كه بي تو كيستم من *** اگر روزي نباشي نيستم من
* سميه *
خوب بخون ببين چي ميگيم
* سميه *
اگه حالت بده چرا اينجايي پس؟
* سميه *
پس مشكل داري كلا
* سميه *
قابل نداشت
*::.دکترسارا.::*
هر چند پير و خسته دل و نا توان شدم / هر گه که ياد روي تو گردم جوان شدم
* سميه *
ما ز ياران چشم ياري داشتيم *** خود غلط بود آنچه ما پنداشتيم
*::.دکترسارا.::*
محب مرتضي را در قيامت ..... نباشد از حساب خويشتن غم
* سميه *
ما برآريم شبي دست و دعايي بكنيم *** غم هجران تو را چاره ز جايي بكنيم
*::.دکترسارا.::*
من محو جمال بي مثالش//
او جلوه گر از کنار امد
* سميه *
دلنشين شد سخنم تا تو قبولش كردي *** آري آري سخن عشق نشاني دارد