پيام
+
رضا، غريب الغربا

آيمان
88/11/25
* سميه *
چشمههاي خروشان تو را ميشناسند * موجهاي پريشان تو را ميشناسند * پرسش تشنگي را تو آبي، جوابي * ريگهاي بيابان تو را ميشناسند * نام تو رخصت رويش است و طراوت * زين سبب برگ و باران تو را ميشناسند
* سميه *
از نشابور بر موجي از «لا» گذشتي * اي كه امواج طوفان تو را ميشناسند* اينك اي خوب، فصل غريبي سر آمد * چون تمام غريبان تو را ميشناسند * كاش من هم عبور تو را ديده بودم * كوچههاي خراسان، تو را ميشناسند (قيصر امين پور )
خليل سعيدي
السلام عليك يا سلطان يا ابا الحسن السلام عليك يا غريب الغربا
*::.دکترسارا.::*
اقاي سعيدي اينجور که سلام داديد دل من هوايي حرم باصفاي مولا کرديد ..
خليل سعيدي
سلام بر ائمه واوليا خدا از هر كجا وهر مكاني براي انها قابل شنيدن است خواهرم چون تمام كون ومكان در خدمت انان است. يعني همه ذرات عالم مامور ايشان هستند . ولي قبول باشه زيارتتان اگر دلتان هواي حرم اقا علي بن موسي الرضا را كرد.التماس دعا
* سميه *
اى على موسى الرضا! اي پاکمرد يثربى، در توس خوابيده! من تو را بيدار مى دانم. زنده تر، روشن تر از خورشيد عالم تاب از فروغ و فرّ و شور زندگى سرشار مى دانم گر چه پندارند: ديرى هست، همچون قطره ها در خاک رفته اى در ژرفناى خواب ليکن اى پاکيزه باران بهشت! اى روح! اى روشناى آب! من تو را بيدار ابرى پاک و رحمت بار مى دانم ... (مهدي اخوان ثالث )
خليل سعيدي
چه حرمي که با بار گناه اونجا مي ري با باري از نوازش احساس و آرامش بر مي گردي . اونجا مي ببيني بعضي را در حال گريه هستند بعضي ها سر به ديوار و بعضي ها مات چشم به اطراف .
اونجا مي ببيني که رودخانه هاي احساس در حال جريان و باران اشک ها در حال باريدن و آفتاب ببخش بندگان در حال تابش