سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امام علی (ع) الگوی مصرف و ساده زیستی

 بنام خداوند بخشاینده مهربان

                                          مهربانِ

                                                  مهربانِ

                                                           مهربان

  

   

    امام علی (ع) را می توان به عنوان الگویی مناسب در مصرف و ساده زیستی برگزید. ایشان در داخل و خارج خانه مانند مردم عادی بود و هرگز خود را مانند ثروتمندانی که با غرور در داخل کوچه و بازار سینه سپر می کردند و دارایی شان را به رخ دیگران می کشیدند، نساخت.

 

وسایل زندگی حضرت علی (ع)

 

     امام در استفاده از وسایل زندگی به گونه ای بود که روزی شخصی به خانه ی آن حضرت رفت و او را دید در حالیکه بر روی حصیری ساده و کوچک نشسته بود. از امام پرسید: « بیت المال در دست توست و من چیزی از آن در خانه ات نمی بینم؟!» حضرت فرمود: « اثاثیه این خانه را به خانه دیگر انتقال داده ایم و به زودی به آنجا کوچ خواهیم کرد. این اثاث را هم پس از مرگ نمی توان به همراه برد.»

     و یا آن روزی که گفت: « با این جامه ها به سرزمین شما آمدم و باروبنه ام همین است که می بینید. اکنون اگر از بلاد شما ، با  چیزی جز آنچه با آن آمده بودم ، بیرون روم، ‌از خیانتکاران خواهم بود.»

     آری زندگی امام (ع) بسیار ساده و به دور از وسایل و ابزار فراوان و زرق و برق بود. او دشمن تصنع بود. درعین حال همان ابزار اندک، پاک، نظیف و آراسته بود. حتی مرکب سواری امام هم در زمانه خودش ساده ترین حالت ممکن بود، قاطری به نام دلدل. از متاع دنیا تنها بخشی از ابزار را داشت که برای زندگی او بسیار ضروری به نظر می آمدند.

لباس و کفش حضرت علی (ع)

     یکی از یاران ایشان می گوید: « روزی او را بر منبردیدم که در حال صحبت، لباسش را تکان میداد. بعدها از وی پرسیدم که دلیل این کار چه بود؟ پاسخ داد که فقط همین یک لباس را در اختیار داشته است و چون آن را شسته و در حال خیس در بر کرده بود تکان می داده تا زودتر خشک شود. او در لباس هم بسیار قانع بود. به لباسهای گوناگون و رنگارنگ بی توجه بود. لباس و کفش ساده ای داشت که خود می شست و خود وصله می زد.»

غذای حضرت علی (ع)

     امیر المؤمنین، درغذا خوردن هم بر هوس خود صبور بود و همیشه به غذایی ساده و حداقل بسنده می کرد. روزی از جلوی قصابی می گذشت. قصاب به ایشان پیشنهاد کرد از این گوشت بخرید. امام فرمود: پول همراه ندارم. قصاب گفت: نسیه می دهم. امام فرمودند: « برخوردن گوشت صبر می کنم و نسیه نمی خرم.»

     امام بر غذا صابر بود و هرگز در یک وعده دو خورشت مصرف نکرده و از بین دو خورشت ساده ترین را بر می گزید و می فرمود : « هیچ کس نیست که خوراک و نوشیدنی و پوشاک او نیکو و لذت بخش باشد مگر اینکه در فردای قیامت ایستادن او در برابر خدای عز و جل طولانی شود. در حلال دنیا  حساب است و در حرام آن عقاب.

علی (ع) مردی است که با نان جویی می سازد تا مردم را سیر دارد و نخلستان های احداث شده با دست خود را وقف مستمندان نماید. با چنین اوصاف آن کس که نان جوین علی (ع) را می دید گمان می کرد در او قدرت و توان مبارزه کافی نیست، اما آن گاه که مبارزه او را می دید در حیرت بود که چگونه با چنین نان خشنی آن همه قدرت و جرأت از او بر می خیزد غافل از اینکه علی (ع) خود در این باره می فرماید : « آگاه باشید که درختان بیابانی چوبشان محکم تر است و آتششان شعله ورتر و پردوام تر اما بوته های سرسبز - که همواره در کنار آب قرار دارند- پوستشان نازکتر و کم دوامترند.

**********

     به راستی مقصود از این سخنها چیست؟ اگر قرار بود که این شیوه زندگی فقط مخصوص ائمه اطهار و بزرگان دین باشد، دیگر لزومی نداشت در تاریخ ذکر شود. نقل این مسائل در کتب اخلاقی و تاریخی، برای آموختن و عمل کردن است! ائمه اطهار هم همیشه بر عمل کردن به آنها تأکید داشته اند. چون این امور اصولی است ثابت، محکم و پایدار! نه منحصر به زمان و اشخاصی خاص!

     اما این بدان معنا نیست که ما هم مثل امام علی (ع) لباس بلند و کفش وصله دار بپوشیم و سوار قاطر شویم. ساده زیستی در سیره پیشوایان دین و حضرت علی (ع) یک اصل است. اما طبیعی است که این اصل در شرایط گوناگون، و زمانهای مختلف، صورت های مناسب آن جامعه و زمان را می طلبد. پس حفظ این اصل، لزوماً هم به معنای حفظ همان شکل ها و قالب ها نیست. بلکه حدودی مثل نفی تجمل،‌ اسراف، تبذیر، اتلاف و رعایت عفاف، کفاف، قناعت و ... همیشه و در همه زمانها قابل رعایت است. چنانچه امام صادق (ع) پیرامون نوع لباس می فرمایند :

« فخیر لباس کل زمان لباس اهله »

بهترین لباس در هر عصری لباس اهل آن زمان است.

حضرت علی (ع) در نامه به عثمان بن حنیف می نویسند :

بدان که امام شما از دنیایش به این دو جامه کهنه و از غذاها به دو قرص نان اکتفا کرده است. آگاه باش! شما توانایی آن را ندارید که چنین باشید، اما مرا با ورع ، تلاش، عفت،‌ پاکی و پیمودن راه صحیح یاری دهید.

 -    نمی دانم چه بگویم! فقط می دانم که :  

آب دریا را اگر نتوان کشید                                     هم به قدر تشنگی باید چشید


+نوشته شده در سه شنبه 89 تیر 1ساعت ساعت 12:51 عصرتوسط *سمیه * | نظر